چند ماه پیش رز گل من یه اشتباهاتی کرد که منجر شد از هم برای یه چند وقتی جدا بشیم.اما این گونه نبود در واقع هر هفته با هم حرف میزدیم اما یا دعوا بود یا منت کشی ی نفر اما آشتی نمیکردیم دوستش داشتم اما داشتیم از هم دور میشدیم خیلی ازش خواستم برگرده اما قبول نمیکرد وقتی اون از من میخواست که برگردم من قبول نمیکردم بقیه در ادامه مطلب
دوباره سلام ،چند ماه بود که جيزي نمينوشتم،هیچی ننوشتم چون چیزی نداشتم بنویسم با رز رابطه خوبی نداشتم حقیقتش که الان مینویسم دیگه در کنار رز نیستم از هم جدا شدیم میخواستم وبلاگم رو پاک کنم اما این کارو نکردم الان که دومین شکست رو تجربه کردم داره برام ثابت میشه که عشق اون چیزی نیست که فکرشو میکنیم حالا که تنها شدم بايد به خودم بفهمونم عشق(بسه)
رز سفید من الان که چند وقته باهات حرف نزدم دلم برات تنگ شده خیلی منتظر تماستم!آره قبول دارم اخلاق من بوده اما من بخاطر تو تصمیم گرفتم اخلاقمو عوض کنم اخلاق چیزی نیست که بشه با عوض شدنش کنار اومد اما من دارم عوض میشم امیدوارم وقتی تماس بگیری که فراموشت نشده باشم من از کاراهام پشیمونم اما مطمعنم بخاطر عشق تو هر کاری کنم بازم کمه.دوست دارم(رز-سفید)
نامم را پاک کردی ، یادم را چه می کنی؟!
یادم را پاک کنی ، عشقم را چه می کنی؟!…
اصلا همه را پاک کن …
هر آنچه از من داری…
از من که چیزی کم نمی شود…
فقط بگو با وجدانت چه می کنی؟!
شاید…؟!
نکند آن را هم پاک کرده ای ؟!
نـــــــــه! شدنی نیست…
نمی توانی آنچه رانداشتی پاک کنی!
تو ناز میکنی ، من ناز میکشم
این منطق کیه ، انگار پیش تو
فرقی نمی کنه ، کی عاشق کیه
روح تو مریمه ، چشم تو نرگسه
دست تو نسترن ، روح ِ تو ، دست ِ تو ، چشم تو
عشق من ، گلخونه منه
وقتی که خاطره غمگین تا هنوز
تو خونه منه ، یعنی که بار غم
بی تو شبانه روز ، رو شونه منه
غم باره عشق تو ، رو دوش میکشم
پا پس نمی کشم ، با این خیال پوچ
که چشمهای تو ، دیوونه منه
تو ناز میکنی.......
دوست دارم(رز-سفید)
من وقتی برا اولین بار عاشق شدم خیلی شاد بودم اما وقتی شکست خوردم ادامه مطلبو بخون
کمکم کنید!من رو عشقم خیلی حساسم گاهی وقتا سر یه موضوع الکی ناراحت میشم یا موضوع به دعوا می انجامه! چنین کارایی باعث ناراحتی عشقم میشه من چیکار کنم که خودمو کنترل کنم!؟من دوست ندارم عشقم ازم ناراحت بشه!
امروز29.8.91 هوا ابری و بارانی بود هوا دو نفره بود دو نفری باهم رفتیم بیرون آسمون بود شهر ما کوچیکه همیشه میترسیم یکی از آشناهای من یا عشقم ما رو باهم ببینه و برای یکیمون بد بشه ولی امروز دلو به دریا زدیم و شانه به شانه 2ساعتی تو خیابون باهم بودیم در مجموع خیلی قشنگ بود
دختر : من خوشگلم؟
نمی دانم كه این عشق چگونه بركویر خشك قلبم بارید
كه دل بی خبرم عاشق شد و به عشقش
می بالد ، نمی دانم می داند
كه با دیدنش می رود از تن وجانم خستگی
نمی دانم تا كی عاشق می ماند
نمی دانم می داند بدون او بی قرارم ، هیچم ، پیچم
نمی دانم می داند در انتظار فردای با او بودنم
نمی دانم چگونه سر کنم لحظات بی اوبودن را
نمی دانم می داند كه هیچگاه عشق واقعی نمی میرد
نمی دانم می داند دوست ندارم
در
رویای كسی دیگر باشم
♥ دوست دارم عشق همیشگیم ♥♥رز-سفیدم♥