وقتی برا اولین بار عاشق شدم خوشحال بودم خوشحال از اینکه یه نفر هست که همیشه پیشمه!اما اینجور نبود وقتی برا اولین بار عاشق شدم16سالم بود. همه میگن تو این سن عاشق شدن هوس هست ن عشق واقعی ولی من عاشق بودم.داستان عاشق شدم از امتحانات فصل اول سوم دبیرستان بود با دوستم بودم،با دوتا دختر آشنا شدیم هر روز میگذشت بیشتر عاشق میشدم بعد از 1ماه دعواهامون شروع شد هر دعوا میکردیم گذشت تا شد تابستون ی شب تا ساعت1با دوستش بیرون بود صبح دعواش کردم اونم دیگه نخواست باهام باشه سر دوست داشتنم بود التماس کردم اما...آخرین قولی که بهش دادم این بود(بعد از تو دخترا رو در اوج عاشق شدنشون رها میکنم)که تا 2سال با دخترا همین کار رو کردم بعد از2فهمیدم همه دخترا یکی نیستن!دوباره عاشق شدم و عشقم (رز سفید) هست که از تمام دنیا بیشتر دوستش دارم میدونم اونم دوستم داره...
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
نظرسنجی
وبلاگم چطوره؟
آمار سایت